سرعت خواندن و درک مطلب

سرعت خواندن و درک مطلب

سرعت خواندن تا حدی منوط به اینست که چشمان شما در یک نظر چند لغت را می بینند؛در اینجا مقایسه ای از سه خواننده مختلف و تعداد توقف هایی که چشمان آنها می کنند وجود دارد:
خواننده آهسته:
Being able to read by phrases instead of by single words results from practice.
خواننده متوسط:
Being able to read by phrases instead of by single words results from practice.
خواننده سریع:
Being able to read by phrases instead of by single words results from practice
سرعت خواندن تا حدی منوط به اینست که چشمان شما در یک نظر چند لغت را می بینند؛در اینجا مقایسه ای از سه خواننده مختلف و تعداد توقف هایی که چشمان آنها می کنند وجود دارد:


خواننده آهسته:
Being able to read by phrases instead of by single words results from practice.


خواننده متوسط:
Being able to read by phrases instead of by single words results from practice.


خواننده سریع:
Being able to read by phrases instead of by single words results from practice.


توجه کنید که چشمان خواننده کند باید 14 بار توقف کند و قبل از اینکه روی لغت بعدی برود روی هر لغت به تنهایی تمرکز کند.


چشمان یک خواننده متوسط شش یا هفت بار توقف می کنند زیرا چشمان او می توانند در یک نظر دو کلمه را ببینند .


چشمان خواننده سریع فقط سه بار توقف می کنند؛آنها در مرکز عبارت تمرکز می کنند و سه یا چهار کلمه را می بینند؛سپس به سرعت به عبارت بعدی می پردازند.

این توانایی دیدن کلمات در دو طرف نقطه ای که چشمان شما رو ی آن تمرکز می کنند دید محیطی نامیده می شود.


شما بعنوان یک دانشجوی خارجی زبان انگلیسی ممکن است احساس کنید غیر ممکن است که این همه کلمه را بتوان در یک نظر تشخیص داد.


این کار برای بسیاری از متکلمین انگلیسی زبان نیز مشکل است اما می تواند انجام شود و باید انجام شود؛اگر باید بخوانید پس با حداکثر سرعت بخوانید.با تمرین های چشمی می توانید دید محیطی خود را افزایش دهید.


توانایی خواندن عبارت به عبارت نیاز به درک دستوری کلمات دارد؛برای مثال اگر شما بتوانید الگوهای توصیفی؛عبارات وصفی؛و حروف اضافه؛جمله واره های وابسته را تشخیص دهید؛می توانید بفهمید که کدام کلمات بصورت معنی دار در یک گروه قرار می گیرند.


الگوهای توصیفی


The economic policy (he spoke quickly and clearly)
An unnecessary expense (the fluid in the test tube)
Three important reasons (the man who signed the treaty)


عبارات مصدری؛وصفی و حروف اضافه


Under these conditions to tell the truth
Against their will to explore all possibilities
On the other hand considering the last point
While examining the residue preparing carefully


جمله واره های وابسته


When the war ended just as they agreed to go
Because it was raining if potassium is added


درست به همان اندازه که افزایش دید محیطی اهمیت دارد حرکات چشمان شما از نکته ای به نکته دیگر با ریتمی متحدالشکل نیز مهم است.


کند خواندن نتیجه برگشتن است؛یعنی دفعاتی که چشمان شما باید روی کلمه یا عبارتی که آنها را بار اول درست ندیده اند برگردند.


همچنانکه شما برای افزایش دید محیطی خود تمرین می کنید و چشمان خود را سریع تر حرکت می دهید ممکن است گاهگاهی مجبور باشید که به عقب برگردید و دوباره کلمات و عبارات خاصی را بخوانید؛دلسرد نشوید یک ریتم یکدست و رو به جلو با تمرین بدست می آید.


سرانجام شما سرعتتان را در جایی که چشمان شما بدون اینکه نیازی به برگشتن داشته باشند به راحتی بتوانند به سمت به سمت جلو حرکت کنند تنظیم خواهید کرد.


علت نهایی کند خواندن به زبان آوردن است یعنی تولید صدای هر کلمه حتی اگر به بلندی به زبان آورده نشوند.


سرعت معمولی حرف زدن به زبان انگلیسی صد و هشتاد تا دویست کلمه در دقیقه است.
اگر شما هر کلمه را به زبان بیاورید؛سریعتر از این نمیتوانید بخوانید؛خواندن دویست کلمه در دقیقه فوق العاده آهسته است.


ممکن است شما در مورد ارتباط میان سرعت خواندن و درک مطلب نا آگاه باشید.


اولا خواندن سریع اما بدون درک کافی البته مفید نیست و نیز به همان مقدار خواندن با درک کامل ولی با سرعتی بسیار کم ناکافی است.


هدف شما باید تعادلی باشد که به راحتی بین هر دو ایجاد شود.


ثانیا؛ اگرچه ممکن است که ابتدا چنین فکر کنید که درک مطلب لزوما به دلیل سرعت خواندن سریع مختل می شود ولی چنین نیست.


همچنانکه شما خودتان را وادار به سریعتر خواندن می کنید ممکن است دریابید که کمتر مطلب را می گیرید.


با وجود این تمرین مداوم؛درک مطلب و به همان نسبت سرعت خواندن شما را بالا می برد.


به جای اینکه به کلمات منفرد عکس العمل نشان دهید به واحدهای معنی دار عقاید جواب خواهید داد.


ثالثا؛بهترین سرعت خواندن مفهومی ندارد.


یک خواننده خوب سرعت خود را با موضوعی که می خواند و نوع درکی که می خواهد از آن داشته باشد تنظیم می کند

مرور سطحی و یافتن نکات اصلی

مرور سطحی و یافتن نکات اصلی

برای مرور سطحی دو هدف وجود دارد:


1_ یافتن سریع یک لغت؛حقیقت؛و یا ایده
2_ برداشت سریع و کلی از موضوع



برای مرور سطحی دو هدف وجود دارد:


1_ یافتن سریع یک لغت؛حقیقت؛و یا ایده
2_ برداشت سریع و کلی از موضوع


هر دوی این هدف ها در مطالعه متداول هستند.


مرور سطحی برای یافتن اطلاعات:هنگامی که شما در جستجوی یک شماره تلفن؛یا نام خودتان در فهرست نمرات هستید مرور سطحی می کنید.


در این نوع خواندن سریع چشمانتان روی کلمات و اعداد به سرعت حرکت می کنند تا اطلاعات به خصوصی را که در جستجویش هستید بیابید.


از آنجا که مرور سطحی مشخص و هدفدار است باید بی نهایت سریع انجام گیرد.


بخصوص اگر مطلب به ترتیب شماره یا الفبا مرتب شده باشند.


همچنانچه چشمان شما در یک صفحه یا ستون مرور می کنند اطلاعات بخصوصی را که در جستجویش هستید بخاطر داشته باشید.


در یک فهرست شماره ای یا الفبایی شماره ها و حروف را مرور کنید تا زمانی که به مکان عمومی یعنی جایی که آنچه که در جستجویش هستید باید آنجا باشد برسید.


مرور سطحی برای برداشت کلی: هدف دوم از مرور سطحی متضاد با هدف اول است.


به جای جستجوی یک موضوع علاقمندید که فقط یک برداشت کلی از موضوع داشته باشید.


شما هنگامی که با این روش می خوانید که برای اولین بار فصلی از یک کتاب را مرور می کنید و یا زمانی که می خواهید بفهمید که آیا یک مقاله شامل اطلاعات جدید و مفیدی در مورد موضوع مورد علاقه شما هست یا خیر.


برای این نوع مرور سطحی شما تمام جزییات را ندیده می گیرید و به جای آن در جستجوی ایده اصلی هستید.


این ایده ها معمولا در جمله موضوعی که اغلب در آغاز پاراگراف و گاهی نیز در آخر پاراگراف هستند بیان می شوند؛بنابراین اگر شما فقط به جمله اول یا آخر هر پاراگراف نگاه کنید مفید خواهد بود.
ممکن است شما ارتباطات مطالب؛خلاصه ها و نتایجی را که برای بسط و بیان ایده اصلی مهم هستند بیابید.


در این نوع خواندن سریع اگر به ترتیب و علایم چاپی که برای تنظیم موضوع و یا تاکید استفاده شده اند توجه کنید برایتان مفید است.


کتب مرجع و درسی معمولا اندازه ها و انواع مختلف علایم را برای تقسیمات استفاده می کنند.
بخشها اغلب در آغاز فصل یا در زیر نویس ها خلاصه می شوند.


عقاید مهم؛فرمول ها؛و یا تعاریف گاهی اوقات به صورت ایتالیک نوشته می شوند و یا از متن اصلی با مربع و یا فضای خالی جدا می شوند.

خواندن کتب درسی

خواندن کتب درسی

خواندن شما اکثرا از نوع هدفدار و مطالعه کتاب درسی است.اگرچه ممکن است شما از یک تکنیک مرور سطحی استفاده کنید ولی معمولا از تکنیک خواندن کامل و دقیق متن به منظور درک اطلاعات جزیی نیز استفاده خواهید کرد.
خواندن شما اکثرا از نوع هدفدار و مطالعه کتاب درسی است.اگرچه ممکن است شما از یک تکنیک مرور سطحی استفاده کنید ولی معمولا از تکنیک خواندن کامل و دقیق متن به منظور درک اطلاعات جزیی نیز استفاده خواهید کرد.

این شامل موضوعات؛فرمول ها؛تاریخ ها؛علل؛معلول ها؛نگرش ها؛عقاید؛آزمایشات؛نتایج و بطور کلی طیف وسیعی از اطلاعات که در کتب درسی شما در موضوعات مختلف وجود دارد می باشد.

اگرچه موضوع هر درسی متفاوت است ولی تنظیم و ارائه آنها به هم شبیه هستند. از آنجایی که این نوع خواندن برای شما بسیار مهم است اگر به اینکه محتویات یک کتاب درسی چیست و چگونه می توانید موثرترین استفاده را از محتویات آن ببرید دقت کنید برایتان مفید خواهد بود.

بررسی کتاب درسی:کتاب درسی شما به مدت بسیار طولانی همراه شما خواهد بود.

آشنا شدن با آن مانند آشنایی با یک دوست برایتان مفید خواهد بود.

هر گاه کتاب را برای اولین بار به دست می گیرید آن را به طور سطحی مرور کنید و ببینید که شامل چه چیزهایی است و چگونه تنظیم شده است

صفحه عنوان:این موضوع که چه تعدادی از دانشجویان عنوان کتاب درسی خود و یا نام نویسنده آن را نمی دانند حیرت آور است.

ممکن است که این موضوع به نظر مهم نرسد ولی از آنجایی که شما می خواهید به نویسنده و کتاب او اعتماد کنید ممکن است دانستن نام او و این که او کیست و اهل کجاست برایتان با ارزش باشد.

البته اگر شما باید پانویس و یا فهرست منابع بنویسید این امر ضروری است.

مقدمه یا پیش گفتار:در مقدمه نویسنده هدف؛سازماندهی؛روش ارائه و هر خصوصیات خاص کتاب را که بخواهد شما به آن توجه کنید بیان می کند.

در کتب درسی اغلب بخشی تحت عنوان خطاب به دانشجو وجود دارد آن را به دقت بخوانید.

نویسنده توصیه می کند که چگونه از کتابش بطور موثر استفاده کنید.

فهرست مطالب: فهرست مطالب را بطور سطحی مرور کنید تا برداشتی کلی از موضوع کتاب داشته باشید.

بعضی از فهرست های مطالب در واقع رئوس مطالب با عناوین فرعی هر بخش میباشند.

این قسمت از کتاب سریع ترین و آسان ترین راه برای بررسی قلمرویی است که شما در آن سفر خواهید کرد.

متن: فصول اکثر کتب درسی شامل انواع راهنماهای مطالعه می باشند.

سرفصل ها با حروف درشت و سیاه موضوع کلی مطالب بعدی را معرفی می کنند.

غالبا در آخر هر فصل؛خلاصه مطالب را همراه با سوالات و تمرین میابید.

بسیاری از متون دارای نقشه ؛چارت ؛نمودار ؛و جدول هستند آنها را نادیده نگیرید؛آنها آورده شده اند تا به شما کمک کنند که اطلاعات را به صورت بصری دریافت کنید و وسایل کمکی با ارزشی برای درک موضوع هستند ؛ چگونه خواندن آنها را بیاموزید و آنها را بخوانید.

لغت نامه: بسیاری از کتب درسی دارای یک لغت نامه در آخر هر فصل یا در آخر کتاب هستند.

این یک نوع فرهنگ لغت است که بعضی از لغات فنی کتاب را تعریف کرده توضیح می دهد و اغلب دارای مثال است و صفحه ای را که در آن صفحه لغت مذکور آمده نیز ذکر کرده است.

فهرست منابع:اغلب فهرستی از کتب و مقالات مرتبط به ترتیب الفبا در آخر هر فصل و یا در آخر کتاب وجود دارد.
اگر شما اطلاعات بیشتری درباره موضوع بخواهید یا اگر مایل باشید منابع نویسنده را بدانید؛فهرست منابع آنها را طبق نام نویسنده ؛عنوان کتاب ؛ نام ناشر و تاریخ نشر ذکر کرده است.

نمایه: یکی از مهم ترین بخش های هر کتاب درسی ؛ قسمت نمایه در انتهای کتاب است.

این قسمت معمولا یک فهرست کامل و نسبتا مفصل درباره اشخاص ؛ مکان ها ؛ عقاید ؛ و یا موضوعات اصلی کتاب به ترتیب الفبا و با ذکر صفحه مرجع می باشد.

برای مرور و یافتن سریع نکته ای که می خواهید کنترل کنید نمایه راهنمای با ارزشی است.

انجام تکالیف خواندنی

انجام تکالیف خواندنی

خواندن مهارتی منفعل آنچنانکه در مقایسه با صحبت کردن و نوشتن ممکن است به نظر آید نیست.

خواندن در واقع نوعی گفتگو بین خواننده و نویسنده است و به اندازه مکالمه هوشمندانه و فعال است و مشارکت خواننده را می طلبد: مانند پرسیدن سوالات؛ارزشیابی جوابها؛خلاصه کردن عقاید و سپس پرسیدن سوالات بیشتر و غیره.
خواندن مهارتی منفعل آنچنانکه در مقایسه با صحبت کردن و نوشتن ممکن است به نظر آید نیست.

خواندن در واقع نوعی گفتگو بین خواننده و نویسنده است و به اندازه مکالمه هوشمندانه و فعال است و مشارکت خواننده را می طلبد: مانند پرسیدن سوالات؛ارزشیابی جوابها؛خلاصه کردن عقاید و سپس پرسیدن سوالات بیشتر و غیره.

برای انجام تکالیف خواندنی تکنیک مفیدی به نام اس.کیو.تری آر(sq3r) وجود دارد؛این رمز به معنی بررسی کردن(survey)؛سوال کردن(question)؛خواندن(read)؛از بر گفتن(recite)؛و مرور کردن(review)است.پنج مرحله موفقیت آمیزی که باید هنگام خواندن مطالب درسی در پی هم انجام شود.

1_ بررسی کردن: هنگامیکه مطالعه بخشی از یک کتاب درسی به شما تکلیف داده می شود؛ابتدا صفحات مربوطه را بررسی کنید تا درباره مطلب یک ایده کلی پیدا کنید.

سرفصل ها را سریعا بطور سطحی مرور کنید؛به عکس ها ؛نمودارها و اشکال هندسی نگاه کنید و ببینید که آیا در آخر بخش ؛سوالات و یا خلاصه ای وجود دارد.

2_ سوال کردن: بعد از یک بررسی سریع از خودتان در مورد مطلبی که بررسی کرده اید سوال کنید؛این به شما کمک می کند که هدفدار مطالعه کنید و در جستجوی جواب های بخصوصی بوده و نکات مهمی از اطلاعات را پیش بینی کنید.

3_ خواندن: سپس با حداکثر سرعتی که امکان دارد متن را بخوانید زیرا می دانید که در جستجوی چه چیزی هستید و به کجا می روید.

اگر قبلا مطلب را بررسی نکرده اید و سوالاتی را که در جستجوی جوابهایشان باشید در نظر نگرفته اید؛سرعت خواندنتان باید بیشتر باشد.

4_ از بر گفتن: در انتهای هر بخش مطلب را با از بر گفتن نکات مهم آن برای خودتان خلاصه کنید.

این به شما کمک می کند که اطلاعاتی را که خوانده اید استحکام ببخشید و آنها را به اطلاعات قبلی ربط داده و خودتان را برای دریافت مطالب بعدی آماده کنید.

5_ مرور کردن: سرانجام هنگامی که تکلیف خود را به انجام رساندید فورا مطلب را دوباره مرور کنید تا تشکیل کلیتی را بدهد.

هم چنین زمانی که تکلیف بعدی را در همان کتاب انجام می دهید مطالب قبلی را دوره کرده و یک مرور سریع برای یادآوری انجام دهید.

اگرچه هر بخشی به تنهایی و در اوقات مختلف خوانده می شود ولی همه با هم در یک نظام کلی از مطالب که قصد نویسنده بوده است جای می گیرند.

وسایل کمکی برای خواندن و تفسیر متن

وسایل کمکی برای خواندن و تفسیر متن

یک نویسنده کتاب درسی و ناشر او مطلب خود را حتی الامکان واضح و موثر ارائه می دهند.


شما تقریبا در همه کتب درسی معمولا قسمت آغازین کتاب(مانند مقدمه و فهرست مطالب) و قسمت پایانی کتاب(مانند فهرست منابع و نمایه)را می یابید.

یک نویسنده کتاب درسی و ناشر او مطلب خود را حتی الامکان واضح و موثر ارائه می دهند.


شما تقریبا در همه کتب درسی معمولا قسمت آغازین کتاب(مانند مقدمه و فهرست مطالب) و قسمت پایانی کتاب(مانند فهرست منابع و نمایه)را می یابید.


علاوه بر آن بیشتر کتب درسی دارای بعضی از وسایل کمکی مانند
پانویس؛عکس؛جدول؛نمودار؛نق شه؛چارت؛و اشکال هندسی که بستگی به موضوع آنها دارد برای کمک به درک و تفسیر شما از مطلب می باشند.


احتمالا شما با این وسایل کمکی آشنا هستید اگرچه ممکن است گاهی اوقات ارزش آن ها را نادیده بگیرید.


به علت مهم بودن و هم چنین تعبیر غلط از آن ها مفید خواهد بود که خواندن بعضی از متداول ترین آنها را تمرین کنید.


پانویس ها: هر گاه نویسنده ای گفته ای را دقیقا نقل کند یا موضوع و عقیده ای را که در اصل از شخص دیگری است خلاصه کند باید منبع خود را ذکر کند.


او این کار را با گذاشتن شماره ای کوچک و برجسته در پایان مرجع خود در متن انجام می دهد.
این شماره اشاره به پانویس دارد؛پانویس ها اغلب در پایین صفحه ای که نقل قول یا مرجع در آن قرار دارد نوشته می شوند.


با وجود این آنها مکررا در آخر فصل و یا کتاب نیز آورده می شوند.


در یک نمایه یا فهرست منابع؛نام نویسنده به ترتیب الفبا و مانند کتب راهنما (نام خانوادگی ابتدا ذکر می شود) نوشته می شود.


با این حال در پانویس ابتدا نام کوچک نویسنده و سپس نام خانوادگی او ذکر می گردد؛سپس عنوان کتاب یا مقاله آورده شده و عناوین کتاب ها؛مجلات؛روزنامه ها؛و نمایشنامه ها به صورت ایتالیک چاپ می شود(در نسخه های دست نویس و مطالب ماشین شده کلمات ایتالیک را با خطی در زیر آن ها نشان می دهند)


عناوین مقالات و اشعار کوتاه را درون علامت نقل قول چاپ می کنند.


اسم ناشر؛مکان و تاریخ چاپ بعد از عنوان قرار دارند.


در پایان شماره صفحه مرجع ذکر می شود.


دو علامت اختصاری در پانویس رایج است. Ibid یک کلمه لاتین به معنی "در همان جا" می باشد؛آنرا ایتالیک چاپ می کنند زیرا یک کلمه خارجی است و به مرجع پانویس قبلی اشاره دارد.


کلمه Op.cit نیز یک کلمه لاتین است که به معنی "در کتابی که قبلا ذکر شد" می باشد.


این علامت بعد از نام نویسنده ذکر می شود و به مرجع پانویس قبلی که از همان نویسنده است اشاره دارد.


جداول:انواع مختلف اطلاعات را در ستون های فشرده و واضح نشان می دهند.


احتمالا شما با جداول زمانبندی شده (مانند برنامه های حرکت قطارها و هواپیماها) یا جداول ریاضی ؛ فیزیک ؛ شیمی آشنا هستید.


جداول برای مراجعه سریع مفید هستند ولی باید به دقت مطالعه شوند.


نمودارها:


نمودار خطی: یک نمودار ارتباط میان حداقل دو چیز را نشان می دهد که یکی از آن ها روی محور افقی و دیگری (یا بقیه) روی محور عمودی اندازه گیری می شوند.


نمودار میله ای: شبیه به یک نمودار خطی است با این اختلاف که به جای خط و نقطه از شکل میله (که یا بر روی محور افقی و یا عمودی افزایش می یابد)استفاده می شود.


نمودار دایره ای: در این نوع نمودار یک دایره نشان دهنده کل نوعی اطلاعات به خصوص است.


تکه ای کیک مانند از دایره نشان دهنده قسمتی از کل است.