تفاوت برخی کلمات هم معنی در زبان انگلیسی

تفاوت برخی کلمات هم معنی در زبان انگلیسی

فرق بین home و house
You should go to your house now. غلط
You should go to your home now. صحیح
House به هر ساختمانی که برای سکونت استفاده می‌شود اشاره می‌کند اما home به خانه خاصی که فرد یا افرادی در آن زندگی می‌کنند اشاره می‌کند.
Home ممکن است به کشور فرد (وطن) هم اشاره داشته باشد.


فرق بین between و among
There was a fight among two boys. غلط
There was a fight between two boys. صحیح
Between و amongدر فارسی معنی (بین و میان) می‌دهند. در زبان انگلیسی از نظر کاربرد بین این دو تفاوت وجود دارد. به این صورت که between بین دو نفر است و among برای بیشتر از دو نفر استفاده می‌شود. مثال: Divide the apple among you three. (سیب را بین سه نفرتان تقسیم کنید.)
a یا one
Ali found one ring in the street. غلط
Ali found a ring in the street. صحیح
از one زمانی استفاده می کنیم که عدد مورد تاکید قرار گرفته باشد. مانند:
He gave me one book instead of two.(او به جای دو کتاب، یک کتاب به من داد.)
فرق بین few و a few
Although the question was easy, a few boys were able to answer it. غلط
Although the question was easy, few boys were able to answer it. صحیح
تفاوت a few و few : هردو به معنای تعداد کم است. اما منظور از few کوچکترین حد ممکن است. به معنی جمله دوم توجه کنید: گرچه سوال آسان بود کمتر کسی توانست به آن پاسخ دهد.
به مثال دیگری در باره a few توجه کنید:
Although the question was difficult, a few boys were able to answer it.
گرچه سوال مشکل بود، چند پسر توانستند به آن پاسخ دهند

دانستنیها

اگر live را برعکس بنویسم، می‌شود evil.


-در کلمه listen به معنای گوش دادن همان حروفی به کار رفته که در silent به معنای سکوت بکار رفته است. تصادف قشنگی‌ نیست!


-لغت کاراته 'karate" یعنی «دست خالی».


-کلمه set بیشتر از هر کلمه دیگری در زبان انگلیسی دارای معنا و تعریف است.


-تا به حال به تلفظ لغت "queue" دقت کرده‌اید. اگر چهار حرف آخر آنرا برداریم باز هم به همان طریق تلفظ می‌شود.


-اسکیموها برای توصیف کلمه برف، 20 لغت دارند!


-حدود 144 کلمه در زبان انگلیسی با fact ساخته می‌شود. 57 تای آن دقیقا با fact شروع می‌شود. مثل: faction, factory, facts و 5 کلمه با fact خاتمه می‌یابد. مثل artifact


-کلمه‌ای که 15 حرف از حروف زبان انگلیسی را بدون اینکه تکرار شوند در خود جا داده است کلمه uncopyrightable است.

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

-در سال 1939 فردی بنام «ارنست وینسنت رایت» Erneset Vincent Wright کتاب داستانی منتشر کرد بنام« گدسبی» Gadsby که حاوی 50,110 لغت بود و در هیچ یک از این لغات از حرف e استفاده نشده بود. این کار نوعی بازی با حروف است و معمولا حرفی از حروف الفبا را در اثری بکار نمی‌برند. در انگلیسی این حرف بیشتر e و در زبان فارسی بیشتر الف را حذف می‌کنند. اسم این نوع نگارش را نیز اصطلاحا Lipogram می‌گویند.


-طولانی‌ترین کلمه‌ای که با حروف ردیف بالای کیبورد می‌توان نوشت کلمه TYPEWRITER است.


-به نقطه بالای حرفi می‌گوییم کوچولو یا a tittle


-سخت‌ترین زبان برای یادگیری، زبان Basque است که در شمال غرب اسپانیا و جنوب غربی فرانسه صحبت می‌شود.


-از سال 1880 دیکشنری آکسفورد کلمه طولانی floccinaucinihilipilification را در لیست کلمات خود جا داد که تقریبا به این معناست: " حدس زدن این که چیزی بی‌ارزش است."

روش فکر کردن افراد موفق

 روش فکر کردن افراد موفق
موفق‌ترین افراد دنیا یک خصوصیت مشترک دارند: طرز فکرشان با دیگران فرق دارد. چون ما هم باور داریم که تفکر هوشمندانه زندگی را تغییر می‌دهد، در اینجا به ١٥ مورد از بهترین طرز فکرهای افراد موفق اشاره می‌کنیم.
١) فکر کردن یک نظم است. اگر می‌خواهید در آن بهتر شوید، باید روی آن کار کنید.
می‌توانید برای برنامه‌ریزی فکر کردنتان وقت بگذارید مثلاً هر دو هفته یک بار یک نصفه روز، هر یک ماه یک روز کامل و هر سال یک تا دو روز کامل.
٢) ببینید انرژی‌تان را باید کجا متمرکز کنید، و بعد از قانون ٢٠/٨٠ استفاده کنید.
٨٠ درصد از انرژی‌تان را به ٢٠ درصد از مهم‌ترین فعالیت‌هایتان اختصاص دهید. یادتان باشد که نمی‌توانید در آنِ واحد همه جا باشید، همه را بشناسید و همه کاری انجام دهید. و از انجام همزمان چند کار اجتناب کنید: ممکن است کارایی شما را به ٤٠ درصد برساند.
٣) افراد موفق خود را در معرض ایده‌ها و آدم‌های مختلف قرار می‌دهند.
آنها سعی می‌کنند بیشتر وقتشان را با کسانی بگذرانند که آنها را به چالش می‌کشند.
٤) ایده داشتن یک چیز است، دنبال کردن آن چیزی دیگر.
ایده‌ها تاریخ مصرف کوتاهی دارند. باید قبل از این که تاریخ انقضای آنها فرا برسد، آنها را عملی کنید.
٥) افکار برای ایجاد شدن نیاز به زمان دارند. اولین چیزی که به ذهنتان می‌رسد را انجام ندهید.
آخرین باری که ساعت ٢ صبح یک فکر عالی به سرتان زد و وقتی صبح از خواب بیدار شدید به نظرتان احمقانه می‌رسید، را به خاطر دارید؟ افکار تا زمانی که ماده دارند باید شکل داده شوند و باید مورد بازجویی و سوال قرار گیرند.
٦) افراد باهوش با افراد باهوش دیگر همفکری می‌کنند.
فکر کردن با دیگران نتایج بهتری در بر خواهد داشت. مثل این می‌ماند که به خودتان یک راه میان‌بر بدهید. به همین خاطر است که جلسات طوفان مغزی تا این اندازه موثر هستند.
٧) تفکر عامه‌‌ پسند را رد کنید (که معمولاً یعنی اصلاً فکر نکرده‌اید).
خیلی از آدم‌ها وارد عمل می‌شوند با امید این که به فکر بقیه خوب برسد. برای این که از وضعیت خارج شوید باید اول با احساس ناراحتی کردن کنار بیایید. همچنین به خاطر داشته باشید که همین الان آدم‌های دیگری هستند که سعی دارند برای خودشان فکر کنند و آنها هستند که موفق‌اند.
٨) بهترین متفکران از قبل برنامه‌ می‌ریزند، درحالی که برای افکار ناگهانی نیز جا می‌گذارند.
وقتی با استراتژی وارد عمل شوید، احتمال خطا پایین می‌آید. داشتن افکار مبهم از این که کجا هستید و دوست دارید چه کاری انجام دهید، شما را به هیچ کجا نمی‌رساند. کلید استراتژیک بودن: ١. موضوع را خرد کنید. ٢. بپرسید چرا این مشکل باید حل شود. ٣. موارد کلیدی را مشخص کنید. ٤. منابع‌تان را مرور کنید. ٥. افراد مناسب را در جای مناسب قرار دهید. هنری فورد می‌گوید، "هیچ چیز سخت نیست اگر آن را به اجزای کوچکتر تقسیم کنید."
٩) برای متفاوت فکر کردن، باید کارهای مختلفی انجام دهید.
راه ‌های جدیدی برای انجام کارتان پیدا کنید، با آدم‌های جدید آشنا شوید، حتی کتاب‌هایی را بخوانید که فکر می‌کنید خسته کننده هستند. رمز کار این است که با ایده‌ها و سبک‌های زندگی جدید آشنا شوید.
١٠) برای تقدیر از ایده‌های دیگران، باید به ایده‌های دیگر احترام بگذارید.
نمی‌توانید فکر کنید که همیشه حق با شماست. باید به نظرات دیگر هم فرصت دهید.
١١) برای هر روزتان و زمان‌هایی که افراد دیگر را ملاقات می‌کنید، برنامه و موضوع داشته باشید.
بیشتر آدم‌ها فقط برای روزشان برنامه‌ریزی می‌کنند. متفکران برای برنامه‌ریزی هفته، ماه و اهداف بلندمدت‌شان وقت می‌گذارند و بعد آن را دنبال می‌کنند. همچنین بدون موضوعی برای حرف زدن وارد جلسات، مهمانی‌ها و قرارهای ملاقات نمی‌شوند. قبل از این که وارد چنین موقعیت‌هایی شوند، تصمیم می‌گیرند که از آدم‌ها یاد بگیرند. تفکر انعکاسی در مهارت‌های تصمیم‌گیری‌تان به شما رویکرد و اعتمادبه‌نفس می‌دهد. اگر تفکر انعکاسی نداشته باشید، بیشتر از آنچه که فکر می‌کنید شما را عقب می‌کشد.
 ١٢) بر حرف‌های منفی که با خودتان می‌زنید غلبه کنید. برنده‌ها با عباراتی مثل "من می‌توانم" حرف می‌زنند.
افراد باهوش محدودیت‌ها را نمی‌بینند. آنها امکانات را می‌بینند. سام ایوینگ قهرمان سابق بیسبال می‌گوید، "هیچ چیز شرم‌آورتر از این نیست که ببینید کسی کاری را انجام می‌دهد که شما می‌گفتید غیر ممکن است."
١٣) افراد خلاق خود را وقف ایده‌ها می‌کنند.
آنها ابهامات را در آغوش می گیرند و از شکست نمی‌ترسند و با افراد خلاق دیگر نشست و برخاست می‌کنند.
١٤) افراد خوشبین نمی‌توانند متفکرانی واقعبین باشند.
داشتن رویکرد واقع بینی به شما این امکان را می‌دهد آن قدر به یک مشکل نزدیک شوید که بتوانید آن را بشکافید. روبه‌رو شدن با عواقب احتمالی هم به شما کمک می‌کند کارامدتر باشید و به شما اعتبار بیشتر می‌دهد. برای این که متفکری واقع‌بین‌تر باشید، باید: ١. از واقعیت تقدیر کنید. ٢. کارتان را انجام دهید و واقعیات را به دست آورید. ٣. نقاط مثبت و منفی آن را بسنجید. ٤. بدترین حالت ممکن را در نظر بگیرید. ٥. تفکرتان را با منابعتان هم‌تراز کنید.
١٥) خیلی مهم است که آخر روز به یاد بیاورید که می‌توانید طرز فکرتان را عوض کنید.
این که یاد بگیرید چطور در فکر کردن استاد شوید باعث می‌شود تفکری پر بازده داشته باشید. اگر بتوانید این خصوصیت را در خود ایجاد کنید طوری که به عادت همیشگی‌تان تبدیل شود، تمام طول زندگی فردی موفق خواهید شد. افراد باهوش تصمیمات خوب می‌گیرند.

بهترین ایمیل 2011

یکی از بهترین ایمیلهای سال 2011

ابتدا به شدت سعی داشتم تا دبیرستان را تمام کنم و دانشکده را شروع کنم،

 سپس به شدت سعی داشتم تا دانشگاه را تمام کرده و وارد بازار کار شوم،

بعد تمام تلاشم این بود که ازدواج کنم و صاحب فرزند شوم،

 سپس تمام سعی و تلاشم را برای فرزندانم بکار بردم تا آنها را تا

حد مناسبی پرورش دهم،  سپس می تونستم به کار برگردم،

 اما برای بازنشستگی تلاش کردم، اما اکنون که در حال مرگ هستم،

ناگهان فهمیده ام که فراموش کرده بودم زندگی کنم
 
لطفا اجازه ندهید این اتفاق برای شما هم تکرار شود.

قدر دادن موقعیت فعلی خود باشید و از هر روز خود لذت ببرید.

 برای به دست آوردن پول، سلامتی خود را از دست می دهیم

سپس برای بازیابی مجدد سلامتی مان پول مان را از دست می دهیم
گونه ای زندگی می کنیم که گویا هرگز نخواهیم مرد
و گونه ای می میریم که گویا هرگز زندگی نکرده ایم

ویژگیهای معلم زبان

تعیین خوب یا بد بودن یک معلم زبان کار آسانی نیست. با وجود این به باور کارشناسان تدریس زبان های خارجی می توان ویژگی های معینی را برای یک معلم زبان موفق در نظر گرفت. بدیهی است که کمتر معلمی می تواند دارای تمامی این ویژگی ها باشد و خوب و موثر بودن آموزش یک زبان خارجی مجموعه ای از ویژگی های حرفه ای و فردی معلم را در بر می گیرد که پرورش تمامی آن ها در یک فرد کار چندان ساده یا آسانی نیست و نیازمند صرف زمان و حوصله قابل توجه است.

برخی از ویژگی های یک معلم زبان خوب از این قرار است:

·          شیوه تدریس باید به اندازه کافی جذاب بوده و توجه زبان آموزان را جلب نماید تا اندازه ای که کسی در کلاس احساس خواب آلودگی نکند.

·          معلم زبان باید عاشق شغل معلمی به ویژه تدریس زبان خارجی باشد.

·          از نگاه عموم زبان آموزان معلمی بهتر است که از ویژگی های شخصیتی خودش کمتر تعریف کند. چرا که بهترین معرف برای شخصیت یک معلم رفتار او در کلاس و محیط آموزشی است.

·          یک معلم زبان باید آگاهی نسبی از دیگر رشته ها و حوزه های دانش و فناوری داشته باشد.

·          زبان آموزان معلمی را دوست دارند که فقط به آنها زبان آموزش ندهد، بلکه با آموزش دیگر مطالب مفید زمینه آگاهی چند  جانبه آنها را فراهم کند.

·          زبان آموزانی که در کلاس یک معلم زبان خوب حضور دارند، معمولاً گذشت زمان را احساس نمی کنند و فقط صدای زنگ یا عقربه های ساعت به آنها یادآوری می کند که مدت کلاس تمام شده است.

·          یک معلم زبان خوب زبان آموزان کم حرف را به بیشتر صحبت کردن و زبان آموزان پرحرف را به کمتر حرف زدن تشویق می کند و میان فعالیت آن ها در کلاس تعادل بر قرار می کند.

·          معلم زبان خوب معلمی است که اسامی زبان آموزان خود را به خاطر بسپارد.

·          یک معلم زبان خوب نه تنها با زبان بلکه با چشم ها و بدن خود نیز با زبان آموزان صحبت می کند.

·          معلم زبان خوب کسی است که از یادگیری صحیح زبان آموزان خود در پایان تدریس اطمینان حاصل کند.

·          تکالیفی که به زبان آموزان داده می شود باید مختصر و در راستای اهدافی باشد که برای یادگیری بیشتر آن ها پیش بینی شده است.

·          معلم زبان خوب کسی است که وقت بیشتری را برای صحبت کردن به زبان آموزان اختصاص دهد. صحبت های معلم باید در حد راهنمایی و در موقعیت های مناسب باشد.

·          تنوع در تدریس ویژگی مهم معلمانی است که دوست دارند آموزش خود را از حالت یکنواخت خارج کنند.

·          درس های تعیین شده در کلاس یک معلم خوب معمولاً زودتر از زمان پیش بینی شده تمام می شوند و زبان آموزان نگرانی خاصی درباره درس های باقی مانده ندارند.

·          یک معلم زبان خوب شأن یا پرستیژ معلمی را همواره حفظ می کند. زبان آموزان دوست دارند زبان خارجی را از کسی بیاموزند که مایه افتخار آن ها و محیط آموزشی باشد.

این ها تنها نمونه ای از ویژگی های یک معلم خوب زبان هستند و مطمئناً ویژگی های دیگری مانند خوش اخلاق بودن، صداقت، نیز در میان هستند که به ویژگی های فردی معلمان مربوط می شوند.  

http://toefl1.blogfa.com/


تغییر کتاب زبان اولدر سال 92

روابط عمومي معاونت آموزش متوسطه :وزیر آموزش و پرورش از تغییر شیوه تدریس زبان های عربی و انگلیسی در مدارس خبر داد و گفت: به این منظور از اول مهرماه سال آینده، کتاب های زبان های عربی و انگلیسی سال اول دبیرستان تغییر می کند.


وزیر آموزش و پرورش در جمع خبرنگاران خبر داد:
تغییر نظام تدریس زبان‌های خارجی در مدارس/افزایش دانش‌آموزان فنی و حرفه‌ای در سال آینده

ادامه مطلب کلیک نمایید

ادامه نوشته

مازندراني: زبان، لهجه، يا گويش؟

 
این سوالی است که خیلی ها از زبانشناسان میپرسند. مقاله زیر برگرفته از
وبلاگ تخصصی آقای دکتر بشیرنژاد دکترای زبانشناسی آمده و میتواند به این سوال شما پاسخ دهد .
لطفا ادامه مطلب را کلیک نمایید.
ادامه نوشته